متن آهنگ شاهین نصرتی رفتی که رفتی

از هرچه گفتم به جز غم که با تو غمی نیست
هوای من حال من حال هیچ آدمی نیست
من بی دهان بی زبان از تو گفتم که جا نیست
دور از تو ویران شود با دل من جهانی
کابوس من هستی رفتی که رفتی
افسوس من هستی رفتی که رفتی
باز آمدنت نیست رفتی که رفتی
زیبای نفس گیر رفتی که رفتی
تو بهترین حس جهان منی خوشحالم از اینکه کنار منی
هرجا که تو باشی نور نگاه منی، ای اسم تو راه نجات دلم
ای جان به تو جان و جهان دلم، من با تو رسیدم به عشق نهان دلم
اکنون که زخوش دلی به جز نام نماند
یک همدم پخته جز می خام نماند
دست طرب از ساغر می باز مگیر
امروز که در دست به جز جام نماند
کابوس من هستی رفتی که رفتی
افسوس من هستی رفتی که رفتی
باز آمدنت نیست رفتی که رفتی
زیبای نفس گیر رفتی که رفتی
تو بهترین حس جهان منی خوشحالم از اینکه کنار منی
هرجا که تو باشی نور نگاه منی، ای اسم تو راه نجات دلم
ای جان به تو جان و جهان دلم، من با تو رسیدم به عشق نهان دلم
کابوس من هستی رفتی که رفتی
افسوس من هستی رفتی که رفتی
باز آمدنت نیست رفتی که رفتی
زیبای نفس گیر رفتی که رفتی