
برای مشاهده متن کامل، دکمه بالا را لمس کنید.
خیابان به خیابان راه می روم
تو نیستی و من دارم با تو صحبت می کنم
قدم تو در این خیابان ها
بر زخم دلم نمک زدم
او رفته، اما با من
شماره شناسنامه ام را به خاطر دارم
هر کاری بکنی نمیتونی بمونی
من هنوز عکس آن دو را روی صفحه دارمچقدر دنیا اون بیرون کوچیکه
هر شب میدیدمت، تنها نشستم
چقدر هوا تاریک است، رسیدن شما نزدیک است
وقتی چشمامو بستم دیدمتکجا رفتی به کی بگم
ببین چی رو زنده کردی
نشستم و سیگار کشیدم
حرفی برای گفتن نداری عزیزم
هر کاری می کنم باز هم چیزی کم است
چرا زندگیت تار شده؟
نشستم به امید شنیدن این حرف
عزیزم حرفی برای گفتن نداریچقدر دنیا اون بیرون کوچیکه
هر شب میدیدمت، تنها نشستم
چقدر هوا تاریک است، رسیدن شما نزدیک است
وقتی چشمامو بستم دیدمت