متن آهنگ سهیل مهرزادگان پرسه

متن آهنگ سهیل مهرزادگان پرسه به صورت کامل در وب سایت بزرگ جوان تو موزیک قرار دادیم

متن آهنگ سهیل مهرزادگان پرسه به صورت کامل

بعد من در پس این شهر کسی دست تو را میگیرد
یک نفر میرسد از راه در این فاصله جا میگیرد
هر که با بغض شبی پرسه زده حال مرا میفهمد
ته فنجان تو دیووانگی فال مرا میفهمد
فرض کن آخر این قصه جدایی باشد
من که کافر شده ام باید خدایی باشد
فرض کن از غم تو سر به بیابان بزنم
تو نباشی تک و تنها به خیابان بزنم
سر تو بر سر من جنگ شده میفهمی
من برای تو دلم تنگ شده میفهمی
بی تو از تک تک این ثانیه ها بیزارم
نت به نت بغض من آهنگ شده میفهمی
بی هوای تو قدم میزنم و هی نفسم میگیرد
میروی چشم مرا بعد تو دریاچه غم میگیرد
تو بدهکار من میروی و باز چقدر دلگیرم
خاطرات تو مرا میکشد و میمیرم
فرض کن آخر این قصه جدایی باشد
من که کافر شده ام باید خدایی باشد
فرض کن از غم تو سر به بیابان بزنم
تو نباشی تک و تنها به خیابان بزنم
سر تو بر سر من جنگ شده میفهمی
من برای تو دلم تنگ شده میفهمی
بی تو از تک تک این ثانیه ها بیزارم
نت به نت بغض من آهنگ شده میفهمی

♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫♫

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.